معنی هفت بیجار

فرهنگ معین

هفت بیجار

(~ِ.) (اِمر.) (عا.) = هفته بیجار: نوعی ترشی که از هفت نوع سبزی درست شده است.

فرهنگ عمید

هفت بیجار

نوعی ترشی که از چند رقم میوه و سبزی درست می‌کنند،

فرهنگ فارسی هوشیار

هفت بیجار

(اسم) هتفابیجار.


هفته بیجار

‎-1 (صفت) هفت نوع سبزی که به هفتاد بیجار معروف است وآنهاهمه معطرند و برای خوشبو کردن انواع ترشیخاصه ترشی بادنجان (لیته) آنهاراخردکرده درترشی ریزند. هفت سبزی عبارتند از: جعفری نعنا ترخون مرزه ریحان اوجی سوس عنبر، نوعی ترشی که ازفلفل نعناع سه نوع سبزی (مانند چوچاق خالواش پونه وغیره) سیروسرکه سازند (مخصوصا درگیلان) . ‎-3 (صفت) چیز درهم وبرهم مغشوش

حل جدول

لغت نامه دهخدا

بیجار

بیجار. (اِخ) دهی از دهستان نهارجانات است که در بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند واقع و دارای 217 تن سکنه است. مزرعه ٔ یکه درخت، رضا قلی، زیر کوه، مزرعه ٔ برج، رود گز، مزرعه ٔ قیس آباد، خوارستان و غفاریه جزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).

بیجار. (اِخ) شهرستان بیجار یا گروس. یکی از شهرستانهای یازده گانه ٔ استان پنجم کشور است و حدود و مشخصات جغرافیایی آن بشرح زیر است: از طرف شمال خاور به بخشهای قیدار و ماه نشان از شهرستان زنجان، از طرف شمال باختر به بخش تکاب از شهرستان مراغه، از طرف باختر به بخش دیواندره از شهرستان سنندج، از طرف جنوب به بخش قروه از شهرستان سنندج، از طرف جنوب خاور به دهستان مهربان از بخش کبودرآهنگ شهرستان همدان. سه رشته کوهستان در این شهرستان وجود دارد. 1- کوههای شمالی. در منتهی الیه شمالی شهرستان قرار گرفته بلندترین قلل رشته ٔ مذکور به ترتیب از باختر به خاور قله ٔ کوه امامزاده ایوب انصار به ارتفاع 2512 متر، قله ٔ زرنیخ در شمال آبادی چیچکلویه ارتفاع 3030 متر، قله ٔ کوه شاه نشین در شمال آبادی شاه نشین به ارتفاع 3200 متر است. 2- کوههای مرکزی.بلندترین قلل رشته ٔ مرکزی از شمال باختر به جنوب خاور عبارتند از کوه سرقیصه به ارتفاع 2346 متر، کوه نقاره کوب در شمال باختر شهر به ارتفاع 2234 و کوه پنجه علی در باختر شهر به ارتفاع 2407، کوه حمزه عرب در 9 کیلومتری خاور شهر بیجار به ارتفاع 2555، کوه تماشا در 20 کیلومتری جنوب خاور شهر بیجار به ارتفاع 2258 و کوه چنگ الماس بین دهستانهای پیرتاج و گاویازه به ارتفاع 2525 متر است. 3- سومین رشته، کوههای جنوب شهرستان است، مرتفعترین قلل آن قله ٔ کوه زیره کوه واقع در جنوب باختری نجف آباد به ارتفاع 2642 متر است. گودترین محل شهرستان آبادی کل قشلاق واقع در کنار رودخانه ٔ قزل اوزان و انتهای رودخانه است که 1372 متر از سطح دریا مرتفعتر است. رودخانه ها: سه رودخانه ٔ مهم در این شهرستان جاری است: رودخانه ٔ قزل اوزان. رودخانه تلوار. رودخانه گوه زن. شهرستان بیجار یا منطقه گروس از 7 دهستان تشکیل شده است. دهستان پیرتاج 40 آبادی 12 هزار سکنه. دهستان خسروآباد 49 آبادی 16 هزارسکنه. دهستان سیلتان 22 آبادی 7 هزار سکنه. دهستان سپاه منصور 35 آبادی 12 هزار سکنه. دهستان کرانی 59 آبادی 19 هزار سکنه. دهستان گاوبازه 15 آبادی 6 هزارسکنه. دهستان نجف آباد 55 آبادی 9 هزار سکنه. شهر بیجار یک آبادی ده هزار سکنه، جمعاً از 276 آبادی و 91هزار سکنه تشکیل شده است. شهر بیجار مرکز شهرستان گروس است و مرتفعترین شهر ایران است. جمعیت شهر در حدود ده هزارتن است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).


هفته بیجار

هفته بیجار. [هََ ت َ / ت ِ] (اِ مرکب) نوعی ترشی از سبزیهای گوناگون خردکرده. (یادداشتهای مؤلف).


توم بیجار

توم بیجار. (اِ مرکب) قطعه ٔ کوچک که در آن برنج کارند و خزانه کنند تا سپس نشا کنند در جای دیگر. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). مرکب از: توم، تخم سبزه ٔ نورسته و انبوه برنج جهت نشا کردن در شالیزارها + بیجار = محل زراعت برنج.


کوه بیجار

کوه بیجار. (اِخ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان لاهیجان است و 278 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).


اصطلخ بیجار

اصطلخ بیجار. [اِطَ خ ِ] (اِخ) از دیه های سیاه رستاق (در ناحیه ٔ رانکوه در گیلان) که جزء گیلان بشمار میرفته چون زیر فرمان سپهدار اعظم است که مالک آن حدود است. رجوع به ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 144 شود.

مترادف و متضاد زبان فارسی

بیجار

برنج‌زار، شالی، شالیزار

گویش مازندرانی

بیجار

زمین شالی

معادل ابجد

هفت بیجار

701

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری